شناخت تفاوت‌های زن و مرد

طبیعت به‌گونه‌ای آفریده شده است که همه موجودات به صورت زوج هستند. هر موجودی به جفتی از جنس خود گرایش دارد و به آن وابسته است. هیچ موجودی به صورت منفرد و مستقل یافت نمی‌شود. در خلقت هر موجود، جفت مشابهش علاوه بر شباهت با آن موجود، تفاوت‌هایی نیز دارد و همین تفاوت‌ها باعث می‌شود یکدیگر را جذب کنند. زن و مرد نیز اگرچه از نظر سرشت انسانی مساوی هستند، اما با این ‌وجود، تفاوت‌های جسمی، شناختی، عاطفی و رفتاری بسیاری دارند. البته این تفاوت‌ها هرگز به معنای عیب و نقص برای یکی و کمال برای دیگری نیست و هر تفاوتی برای فرد، نشانه‌ای از کمال است. توصیه ما این است که زن و مرد تفاوت‌های یکدیگر را مطالعه کنند و در این زمینه شناخت خوبی از هم به دست آورند؛ زیرا شناختن جنس مخالف و آگاهی از تفاوت‌های زن و مرد پیش‌نیاز یک ازدواج خوب و موفق است و برای ایجاد روابط مثبت و عاشقانه امری ضروری به حساب می‌آید.

 تفاوت‌های جسمی

بر اساس پژوهش های پزشکی، زن و مرد تفاوت‌های بسیاری در اندازه و کارکرد مغز، استخوان‌بندی، تارهای صوتی، هورمون‌ها و دستگاه تناسلی دارند. برای مثال مرد از نظر قدرت بدنی نیرومندتر از زن است. دلیل آن‌ هم وجود هورمون جنسی ویژه مردان، «تستوسترون» است که اثر زیادی بر تولید پروتئین در بدن مرد دارد و رشد بافت‌های عضلانی را تحریک می‌کند؛ بنابراین مردان برای انجام کارهای سنگین توانایی بیشتری نسبت به زنان دارند. برخلاف مرد، زن، ظریف آفریده شده است و این ظرافت برای او یک کمال محسوب می‌شود؛ به همین دلیل است که در اسلام کارهای سنگین و طاقت‌فرسای خارج از منزل به عهده مردان گذاشته شده است و کارهای ظریف، حساس و عاطفی همچون تربیت و پرورش کودک، رسیدگی به امور منزل، پختن غذا و هنر شوهرداری، به زن واگذار شده است. انتظار کارهای سنگین از مردان و لطافت و طنازی از زنان، مناسب با طبیعت آنهاست.

علاوه بر تفاوت‌هایی که زن و مرد در دستگاه تناسلی و تولید مثل دارند، دوران تولید مثل و نیاز جنسی آنها نیز با هم متفاوت است. زن از لحظه‌ای که باردار می‌شود تا زمان زایمان و حتی در دوران شیردهی، آمادگی برای بارداری دوباره را ندارد و میل جنسی‌اش کاهش می‌یابد، در حالی که توان و میل جنسی مرد تعطیلی ندارد.

بدن زن در سنین باروری، هر ماه فقط یک تخمک آزاد می‌کند و در حدود پنجاه سالگی تخمک‌گذاری پایان می‌یابد، در حالی که مرد در هر بار انزال، حدود چهارصد میلیون اسپرم تولید می‌کند که تا اواخر عمر نیز ادامه دارد. نیاز جنسی مرد نیز به مراتب بیشتر از زن است.

از دیگر تفاوت‌های اساسی میان زن و مرد تفاوت در هورمون‌هاست. هورمون ماده‌ای است که به وسیله‌ غدد درون‌ریز ساخته می‌شود و به جریان خون می‌ریزد و بر سلول‌های خاصی از اندام‌های هدف اثر می‌گذارد. هورمون‌ها انواع گوناگونی دارند که هورمون جنسی یکی از آنهاست. هورمون‌های جنسی زنان، استروژن و پروژسترون هستند که تخمدان‌ها تولید می‌کنند و هورمون جنسی مردان تستوسترون نام دارد که بیضه‌ها آن را تولید می‌کنند. خوب است بدانید این تفاوت هورمون‌هاست که باعث تفاوت رفتارهای جنسیتی می‌شود. مثلاً هورمون تستوسترون نقش مشخصی در پرخاشگری و دیگر رفتارهای جنسی مردان دارد. برعکس استروژن یا همان هورمون جنسی زنانه به زن احساس رضایت و نشاط می‌دهد و نقش عمده‌ای در رفتارهای پرورشی و تدافعی او بازی می‌کند. این هورمون قدرت حافظه را نیز افزایش می‌دهد. در دوران یائسگی با پایین آمدن سطح استروژن در بدن زنان، مشکل کم‌حافظگی بروز می‌کند. پروژسترون هم هورمونی است که احساسات مادرانه و پرورنده را در زن ایجاد می‌کند و هدفش تشویق زن برای به دنیا آوردن کودک و پرورش موفق اوست.

 تفاوت‌های روانی

زن و مرد از نظر روانی با هم تفاوت‌های زیادی دارند. از دیدگاه روان‌شناسی بیشتر مردان نسبت به زنان روحیه‌ای خوش‌بینانه‌تر و نگرش مثبتی دارند. در مسائل عشقی و روابط نیز علیرغم تلاش زیاد برای به دست آوردن معشوق خود در مواجهه با ناگواری‌های عاطفی صبورتر و کم واکنش‌تر از زنان هستند. احساسات زنان جوشان‌تر از مردان است. آنها محتاط‌تر، مذهبی‌تر، پرحرف‌تر، ترسوتر و تشریفاتی‌تر از مردان هستند. البته این خصوصیات به صورت کلی بیان شده است و درباره همه زنان و مردان صدق نمی‌کند و استثنا همیشه وجود دارد.

 برای بیشتر مردان عقل حرف اول را می‌زند. آنها سعی دارند هر مسئله‌ای را منطقی و عقلانی حل کنند. در حالی که زنان ناخواسته تابع احساسات و عواطف خود هستند. یعنی قبل از آنکه مسئله‌ای را از دیدگاه عقلی بررسی کنند، ابتدا واکنش احساسی از خود نشان می‌دهند و بعد روی آن به‌طور دقیق فکر می‌کنند و به نتیجه می‌رسند. البته ناگفته نماند که زنان هنگام بررسی‌های عقلانی دقیق‌تر از مردان هستند و اگر موضوعی ذهن آنها را به خود جلب کند، به‌دقت به آن توجه و تمام جزئیات را بررسی می‌کنند. در صورتی که مردان مسئله را در حالت کلی در نظر می‌گیرند و آن را حل می‌کنند.

 زن مظهر ناز و مرد مظهر نیاز است. بر همین اساس همواره عالی‌ترین هنر زن این است که قلب همسر خود را تسخیر کند و او را شیفته خود سازد. خداوند نیز توانایی جسمی و روحی لازم را برای این دلربایی در اختیار زن قرار داده است تا بتواند مرد را در دام عشق و محبت خود اسیر کند. چراکه اگر زن نیز خلق‌وخوی مردانه ‌داشت، ممکن نبود که بتواند این‌چنین مرد را جذب و شیفته‌ خود کند. زن زمانی احساس خوشبختی می‌کند که ببیند مردی را شیفته‌ خود ساخته است، اما مرد زمانی خود را کامیاب می‌بیند که زن دلخواهش را پیدا کرده باشد، یعنی خواسته‌ مرد عاشق‌پیشگی و خواسته‌ زن معشوق بودن است.

 مرد سکوت را می‌پسندد، مخصوصاً هنگام خستگی و گرفتاری، اما زن گفتگو و مذاکره را دوست دارد. از این رو، مرد باید هنر گفتگو را یاد بگیرد و زن نیز باید به سکوت مرد بها دهد؛ به‌ویژه هنگام ورود مرد به خانه که توجه زن و مرد به این تفاوت، انتظارات را منطقی می‌کند.

 منظور مردان از گفتگو جنبه دریافت اطلاعات است، اما زنان گفتگو را لذت‌بخش و موجب تخلیه روانی خود می‌دانند.

مرد با گفتن دوستت دارم در قلب زن نفوذ می‌کند و زن با گفتن عباراتی مانند «به تو افتخار می‌کنم» و «در سایه تو آرامش می‌گیرم» در قلب مرد نفوذ می‌کند.

 زن و مرد از نظر کیفیت برقراری روابط نیز با یکدیگر متفاوت هستند. زمانی که زن رابطه‌ای را با فرد مقابل خود برقرار می‌کند، عمده‌ترین مشکلی که با آن درگیر است، فراموش کردن خودش است. زن روحیه‌ای دارد که هرگاه با افراد دیگری ارتباط برقرار می‌کند، گذشت بیشتری از خود نشان می‌دهد، در حالی که مرد در این زمان بیشتر به خودش فکر می‌کند.

با توجه به همین نکته روان شناسی می‌توان رمز جایز نبودن ازدواج زن با مرد غیرمسلمان و حتی غیر شیعه را درک کرد. طبق دستور دین اسلام مردان می‌توانند با همسری از اهل کتاب و غیر شیعه ازدواج کنند، اما زنان مجاز به چنین پیوندی نیستند. چراکه با روحیه دیگرخواهی و وفاداری که به همسر خویش دارند، اگر با غیرمسلمان ازدواج کنند به همان مقدار که تغییر نام خانوادگی برای آنها آسان است، دین و ملیت خود را هم تغییر می‌دهند، اما مردان بنابر نظر روان‌شناسان خواستار این هستند که زن دلخواه خود را به دین خویش در آورند و یا با تأثیری که روی روان زنان دارند می‌توانند چنین کاری را انجام دهند و این‌گونه به شمار مسلمانان اضافه خواهد شد.

 یکی از نیازهای مهم در زن، خودآرایی و خودنمایی است که در دین اسلام به آن «تَبَرُج» گفته می‌شود. از نظر روان‌شناختی، خودآرایی از نیازهای فطری زن محسوب می‌شود که مرد باید به آن توجه کند و احترام بگذارد تا در اثر بی‌توجهی به این نیاز فطری، آسیب‌های روحی-روانی بر زن وارد نشود. زن از نظر روانی خصلت دیگرخواهی دارد و این موجب خودآرایی در او می‌شود. در واقع زن به ارائه زیبایی خود نزد دیگران، بیشتر از خودِ زیبایی علاقه دارد. از این رو در مجالس و محافل عمومی بیشتر از خانه به زیبایی و آراستگی خود اهمیت می‌دهد.

برای رهایی از آسیب‌های روانی و جسمی باید راه چاره‌ای یافت. راهی که با آن نیازهای متفاوت زن و مرد از طرف یکدیگر شناخته و به آنها پاسخ داده شود. مرد باید به نیاز زیبادوستی زن اهمیت بدهد و آن را سرکوب نکند تا به صورت یک ناهنجاری روانی ظاهر نشود. اگر زن برای برآوردن این نیاز فطری در محدوده خانواده خود آزاد باشد، خودآرایی به صورت یک رفتار منفی به جامعه سرایت نخواهد کرد. از طرفی توجه دختران و زنان جامعه به زینت باطنی و کمال انسانی برای جلوگیری از فساد اجتماعی ناشی از خودآرایی بدون حد و مرز آنها بسیار مؤثر است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا