گفتار دوم: آمادگی برای ازدواج

 رسیدن به بلوغ‌

برای قبول هر مسئولیت و وظیفه‌ای، آمادگی و زمینه‌سازی لازم است. ازدواج نیز در جایگاه یکی از بزرگ‌ترین مسئولیت‌هایی که فرد طی زندگی‌اش بر عهده می‌گیرد، نیازمند آمادگی درونی و رسیدن به شش بلوغ مهم است. بلوغ به معنای «رسیدن به سن رشد»، «پختگی» و «به حد کمال رسیدن» است که انسان طی حیات خود، بر اساس زمان و دوره‌های زندگی به ابعاد مختلف آن می‌رسد.

فردی که می‌خواهد همسری انتخاب کند، باید در ابعاد جسمانی، روانی، اجتماعی، اخلاقی و عاطفی از رشد کافی برخوردار باشد. در این صورت فرد به کسی احساس نیاز دارد که بتواند هیجانات عاطفی، مسائل جنسی و نیاز به ازدواج وی را برآورده کند؛ همچنین خود او نیز می‌تواند این نیازها را در همسرش برآورده سازد.

 بلوغ جسمی

منظور از بلوغ جسمی، رشد و تکامل اعضای بدن است؛ به‌گونه‌ای که رشد قد و قامت، استخوان‌بندی و سایر اعضای بدن به حد نهایی پختگی و کمال خود می‌رسند.

فیزیولوژیست‌ها با میانگینی که از جریان رشد جسمی افراد کشورهای مختلف در سال‌های مختلف عمر به دست آورده‌اند، به این نتیجه رسیده‌اند که اعضای بدن انسان تا ۵ سال اول زندگی به‌ طور سریع رشد می‌کند. پس‌ از آن تا آغاز دوره‌ بلوغ، رشد آن به ‌کندی می‌گراید و دوباره در دوره‌ بلوغ، رشد بدن افزایش می‌یابد.

 اوج رشد اندام‌های بدن را در ۲۵-۲۳ سالگی دانسته‌اند. عامل وراثت، تغذیه و موقعیت جغرافیایی و آب ‌و هوا نیز بر بلوغ جسمی مؤثر است.

کسی که از نظر جسمی به رشد کافی نرسیده باشد یا ضعف‌هایی داشته باشد، در تقابل با همسرش، دچار بحران‌های روانی و اضطراب و ترس از آسیب جسمی می‌شود. این اضطراب‌ها نیز بر نطفه و روح و روان فرزند تأثیر می‌گذارد.

 بلوغ روانی

بلوغ روانی نوعی پختگی روانی است که به انسان قدرت تشخیص مسائل و مصلحت‌بینی در زندگی می‌بخشد. فردی که به بلوغ روانی رسیده است می‌تواند مسئولیت‌های اجتماعی را به عهده بگیرد، شغل انتخاب کند، تشکیل خانواده بدهد و مشکلات پیچیده زندگی را حل سازد.

رسیدن به مرحله‌ بلوغ روانی، سن مشخصی ندارد و متأثر از عوامل تربیتی خانوادگی است. وراثت، شرایط زندگی، عوامل فرهنگی، تأثیرات محیطی و اجتماعی، هر یک به‌ نوبه‌ خود در چگونگی رشد روانی فرد مؤثرند.

عده‌ای از دانشمندان معتقدند که بلوغ روانی، زودتر از بلوغ جنسی شروع می‌شود. به عقیده آنها، بلوغ روانی از ۱۲-۱۱ سالگی شروع می‌شود. همان‌طور که اعضای بدن از لحاظ جسمی در شروع بلوغ، دچار جهش رشدی می‌شوند، تغییرات ناگهانی حالات روانی نوجوان در دوران بلوغ را هم می‌توان یک جهش روانی و عاطفی دانست.

این بلوغ برای ازدواج لازم است. با این قید، افراد بزرگسالی که سلامت روانی ندارند و نوجوانانی که هنوز به ثبات هیجانی نرسیده‌اند، آماده ازدواج نیستند.

 بلوغ عاطفی

بلوغ عاطفی یعنی مرحله‌ای از رشد عاطفی که در آن فرد می‌تواند به ‌طور مناسب احساسات مثبت و منفی خودش را در زمان مناسب و به شکلی مناسب بیان کند؛ به ‌عبارت‌ دیگر زبانی عاطفی و معقول داشته باشد و بتواند در تعامل با دیگران منطقی و معقول رفتار کند.

کسی که به بلوغ عاطفی رسیده باشد می‌تواند احساسات منفی و مثبت خود را مهار کند. او توانایی داد و ستد عاطفی و تبادل مهر و محبت با دیگران مخصوصاً با اقوام همسر را دارد. در ابراز خشم و ترس، گریه و شادی، نفرت و محبت، عقلانی، عمل می‌کند نه همانند یک کودک؛ احساساتی و منفعلانه.

 کسی که به بلوغ عاطفی رسیده است در اکثر موارد می‌تواند خطای دیگران را نادیده بگیرد. فردی که از نظر عاطفی بالغ است، انعطاف‌پذیر و انتقادپذیر است، در شکست‌ها و ناکامی‌ها خودش را نمی‌بازد، حس فداکاری دارد و در مقابل همسرش ابراز احساسات می‌کند. عشق ورزیدن به همسر به شکل صحیح و منطقی نشانه بلوغ عاطفی است. عشق فطری است، اما عشق ورزیدن آموختنی و اکتسابی است و فرد آن را در اجتماع و خانواده می‌آموزد. کسی که به بلوغ عاطفی نرسیده باشد، مانند سنگ دچار سردی عاطفی است و عشق را باید از او گدایی کرد.

 رشد عاطفی مانند رشد جسمانی از لحظه تولد آغاز می‌شود، اما بیشتر بستگی به میزان تجارب فرد و تعامل عاطفی او با اطرافیان دارد تا سن تقویمی.

 بلوغ جنسی

فرد با رسیدن به مرحله بلوغ جنسی، قادر به ایفای نقش جنسی خواهد شد. این نقش در عامه به توانایی تولید مثل نیز تعبیر می‌شود.

در میان تمامی تغییراتی که اندام‌ها و اعضای بدن نوجوان در زمان بلوغ پیدا می‌کند، رشد و تغییرات اندام‌های جنسی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. به ‌این ‌ترتیب رشد و تغییر در اندام‌های جنسی در مرکز و کانون توجه قرار می‌گیرد و محرک تغییرات دیگر می‌شود؛ مثل رویش مو در نقاط مختلف بدن.

 بلوغ اقتصادی

این بلوغ در زمانی اتفاق می‌افتد که فرد توانایی اداره‌ امور اقتصادی زندگی را پیدا کند و بتواند متکی ‌به‌ خود باشد؛ به‌ عبارت ‌دیگر فردی که دارای کاری مناسب و آبرومندانه است، برنامه‌ریزی اقتصادی و قدرت مدیریت مالی دارد، به بلوغ اقتصادی رسیده است.

البته رسیدن به بلوغ اقتصادی صرفاً مربوط به پسران نمی‌شود، بلکه دختران هم باید توانایی مدیریت و برنامه‌ریزی مخارج را داشته باشند تا بتوانند زندگی همراه با پیشرفت، آرامش و دور از فقر مادی و معنوی داشته باشند.

نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که در جوامع صنعتی، با پیشرفته شدن زندگی شهری و گسترش نیاز به تخصص‌های متعدد برای شهرنشینی، سن بلوغ اقتصادی در حال افزایش است. جوانان در تنگناهای ویژه‌ای قرار دارند و این در حالی است که کشش‌های غریزی، آنها را به‌ سوی تأمین نیازهای طبیعی سوق می‌دهد. طبق آمار کشورها، سن بلوغ جنسی در حال کاهش است و این فاصله بین بلوغ جنسی با سن بلوغ اقتصادی که برای تشکیل خانواده و ازدواج لازم و ضروری دانسته شده است، مشکلات زیادی را برای جوانان به وجود می‌آورد. توجه به این نکته باید در رأس توجه مسئولان و والدین قرار بگیرد تا با رعایت شئون و موازین اسلامی و دقت در امور فرزندان از پائین آمدن سن بلوغ جنسی جلوگیری کنند و با تغییر در رسوم و عادات نادرست، زمینه ازدواج سالم و موفق را برای آنان فراهم سازند.

 بلوغ اجتماعی

بلوغ اجتماعی بلوغی است که در آن دختر و پسر خود را مسئول رفتارشان می‌دانند. این زمان را سن قانونی نیز می‌گویند. قانون‌گذاران سنین گوناگونی را در اجرای انواع مقررات و بهره‌مندی از حقوق مدنی در نظر گرفته‌اند. مثلاً بر اساس قوانین موجود در ایران برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی، ورود اشخاص به سن هجده‌سالگی الزامی است و برای استخدام دولتی و یا اخذ گواهی‌نامه، هجده‌سالگی تمام از شروط است.

از نظر قانونی کسی به بلوغ اجتماعی رسیده است که مصالح عمومی، قوانین اجتماعی، ارزش‌ها و حقوق انسانی را بر مصلحت‌های شخصی مقدم بدارد. رعایت تعادل در روابط اجتماعی و حفظ حریم‌های عرفی و شرعی خود نشانه‌ای از بلوغ اجتماعی فرد است. این نوع بلوغ در حد پذیرش مسئولیت زندگی مشترک لازم است، اما به شکل بالفعل لازم نیست تمام مصالح اجتماعی را درک و پذیرفته باشد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا